نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - سرم را با گوجه قرمز کردم
حسن برادر شهید «علی اصغر اسدی» تعریف می‌کند: سرم را با گوجه قرمز کردم و با باند بستم رفتم خانه. علی اصغر سر من را باند پیچی دید آمد کنارم نشست و سرم را بوسید گفت: بیا برویم دکتر. بعداً وقتی متوجه شد شوخی کردم خیلی خوشحال شد و گفت: «خدا را شکر که سالم هستی.»
کد خبر: ۵۶۳۶۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۳

پربحث ترین عناوین

نماهنگ کاکوی امام رضا(ع) منتشر شد   (۳ نظر)

روز قدس روز احیای اسلام است   (۱ نظر)

نگذارید مکتب اسلام به دست اجنبیان از بین برود   (۱ نظر)

کربلای ۵ میعادگاه جواد با خدا بود   (۱ نظر)

پربازدید ها

پیکر شهید «رحیم هژبر قشونی» بعد از ۴۲ سال شناسایی شد

حضور مجاهدان یمنی در نمایشگاه کتاب عظمت مقاومت را به رخ می‌کشد

تشییع پیکر مطهر شهید گمنام در سازمان اتکا+ فیلم

بچه‌ها مبهوت جذابیت و سیمای نورانی‌ سید بودند

شادی دل مادرم خیلی برام مهمه

روایتی از زندگی شهید «مصطفی یوسفی» در کتاب «تردیدهای مین منور»

مسیر زندگى و حقیقت را یافتم

خاطرات یکی از مبارزان مردمی انقلاب اسلامی منتشر شد

پرطرفدارها

بازدید اعضای مجمع ولایی رزمندگان، جانبازان و ایثارگران استان از موزه شهدای اردبیل

مادر شهید والامقام «مقصود خرمی» آسمانی شد

شعرخوانی «مارال محمودی» در مدح شهدای والامقام اردبیل+ فیلم

«سردار سبلان»

جانبازان گرانقدر در صف اول ترویج فرهنگ متعالی ایثار و شهادت هستند

پدر شهید والامقام «علی آقاباقرلو» آسمانی شد

بررسی «شکم خالی کتک سیر» در نمایشگاه کتاب

دیدار چهره به چهره مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با جامعه معظم ایثارگری